این سلطه مطلق که هزار سال طول کشید سبب شکوفایی هنرهای خاص و بی نظیر می شدکه با شروع رنسانس این دوران پایان یافت هنرهای قرون وسطی ترکیبی از هنرهای اسلامی (معماری مساجد بخصوص در اسپانیا)هنرهای روی وار یا رومانسک و هنرهای گوتیک است در میان این سال ها در 1095م(474ه.ش)جنگ صلیبی آغاز شد .به طور عمومی کلیساهای این دوران از کلیساهای آغاز قرون وسطی بزرگتر و پر تجمل تر ساخته می شد هنرهای معماری و پیکر تراشی و کتاب آرایی و نقاشی در این زمان به فور دیده می شود رومانسک همچون گوتیک اصطلاحی معماری است که به دیگر هنرهای آن دوره (قرون وسطی) نیز رسید این اصطلاح نخستین بار در اوایل سده نوزدهم به صورت اصطلاحی توصیفی برای همه مشتقات معماری رومی بین فرو پاشی امپراتوری روم و آغاز گوتیک به کار می رود.
نقاشی و مجسمه سازی رومانسک به طور عمده با نگرش طبیعت گرایانه سبک پردازی شده است .هنر گوتیک سبک زیبایی از معماری و هنرهای گوناگون است که بین هنر رومانسک و هنر قرون وسطی قرار دارد.
رنسانس :
رنسانس به معنای نوزایی است و به جنبش فرد گرایی و هنری اطلاق می شود که در سده چهاردهم میلادی در ایتالیا آغاز شد در سده شانزدهم در همان جابه اوج شکوفایی رسید به طور کلی در هنرهای تجسمی این اصطلاح برای توصیف و تقلید آگاهانه نقوش کلاسیک یا بازگشت آگاهانه به معیاری ارزشی کلاسیک به کار برده می شد در اوایل سده پانزدهم میلادی بازتاب هایی از رنسانس در مجسمه سازی مشهود شد. این دوران با ظهور هنرمندانی همچون دونانلو مازانچیو برونسلکی آغاز شد ودر سال 1425م (804ه.ش) برخی از ابداعی ترین شاهکارهای خود در زمینه مجسمه سازی خلق کردند.
اما شکوه رنسانس با توجه به کارهای لئوناردو داونچی و میکل آنژ و رافائل بررسی می شود و در این دوران خطوط خشن پیکر تراشی جای خودرا به سرمشق های پخته و مطبوع داوینچی می دهد و تنوع موزون و ترکیب بندی های هرمی شکل رافائل جایگزین تقارن دقیق می شود .
سبک هنری باروک:
باروک در صنعت و جواهر سازی به مروارید نا منظم یا سنگی که تراش نامنظم خورده باشد به کار میرفته است . اما در اصطلاح عنوانی است که از اواخر قرن نوزدهم نوگرایان به یک رشته قالب های جمال شناسی در قرون گذشته که حالتی خاص وغیر عادی داشتند اطلاق کردند باروک نه یک مکتب یا نهضت ادبی مشخص و معین است و نه از نظر تاریخی و جغرافیایی به زمان و مکانی معین محدود است.
هنر باروک پیش از آنکه در ادبیات به کار رود در هنر معماری رخ نموده و به تدریج در هنرهای تجسمی و موسیقی آشکار شد شاید به همین دلیل است که باروک در ادبیات تعریف جامع و مشخصی ندارد و همیشه آن را به صورت منفی تعریف می کنند و به صورت خلاصه می گویند باروک آن چیزی است که کلاسیک نیست باروک هنری مهم متظاهر و غیر عادی است که گذشته از محیط برژوایی در میان محافل اشرافی و محیط مذهبی کلیسا و حتی در میان دهقانان هم نیز رواج داشت چنان که می بینیم معماری باروک در کلیسا و دربار بیش از هرجای دیگر نمود می یابد.
موسیقی باروک در کلیسا به رشد و کمال واقعی خویش رسید و یا در زمینه ادببیات افسانه های ژاپنی زیباترین شکل باروک به حساب می آیند باروک هنر تظاهر تلالو است و بر پایه نظام مقابله و شبهات و قرینه سازی بناشده است باروک هنری است که با ساختار بسیار قوی که در شعر و نثر آن استعاره ها و کنایه ها همان نقشی را دارند که در معماری اش قوس ها و مارپیچ ها و اشکال حلزونی.
در سال 1600م (979 ه.ش) شهر رم با جلب کردن هنرمندانی از نواحی دیگر چشمه جوشان هنر باروک شد بدین منظور که رم را وسیله ای برای تجلیل شایسته از خدا و کلیسا به صورت زیباترین شهرها ی مسیحیت در آورد .
کیفیاتی چون حرکات پرشور و سرزنده و بیان احساسات به صورت هنر باروک اطلاق می شود و باروک سبکی است که بیشتر از همه تمایل به ایجاد تعادل و انسجام دارد. برنینی بزرگترین معمار و پیکر تراش سبک باروک بود وی مفهوم سنتی کلیسا را که عبارت بود از سطح دیواری واحد و پیوسته تغییردادو همچنین مجسمه هایش را با نیرویی پویا و با فضای باز مقابلش را در ارتباط داد .مجسمه داود برنینی برخلاف تمامی داود ها تحرک یا عملش به سوی حریف غایبش است
شهر زیر زمینی درینکویو